⭕️وقتی میگیم سگ زرد برادر شغاله ...
چهارشنبه 98/02/04
⭕️وقتی میگیم سگ زرد برادر شغاله یعنی چی؟
اتحادیه اروپا از تصمیم اخیر دولت ترامپ برای عدم تمدید معافیت خریداران نفت ایران از اجرای تحریمها فقط ابراز تاسف کرد و گفت آمریکا خیلی بدی ?
? این همون اروپایی هست که بعد از خروج آمریکا از برجام، روحانی گفت “یه موجود مزاحم از برجام خارج شده و ما با اروپا ادامه میدیم”
بعد یه فرصت 60 روزه دادن به اروپا که منافع ایران رو تامین کنه، ولی حالا تقریبا یک سال گذشته و اروپا هم کاری نکرده❗️
نخبهسالاری
چهارشنبه 98/02/04
نخبهسالاری
منظور از نخبهسالاری یا آریستوکراسی (به فرانسوی: Aristocratie) نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است. این گروه معمولاً امتیازات موروثی دارند و از نظر فرمانروایی شایستهترینِ همه قلمداد میشوند. این معنی اصلی اصطلاح است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است.[نیازمند منبع] پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهٔ معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفتهاند.
افلاطون میان فیلسوف سالاری و نخبهسالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود: ” انتخاب بر اساس خرد، فیلسوف شاهی است؛ و انتخاب بر اساس شایستگی و خِرد، نخبهسالاری. همچنین افلاطون بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبهسالاری است همان گونه که ثروت معرف اشرافسالاری وآزادی معرف مردمسالاری نیست. ” با این وجود در بسیاری موارد کلمهٔ نخبهسالاری با خردسالاری مترادف فرض میشود.[1]
در عرف، حکومتی را «نخبهسالار» میخوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقهٔ ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقهای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد. این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده میشود و جای خود را به دیکتاتوریهای اشرافسالارانه سپردهاست.[2]آریستوکراسی (نخبهسالاری) از ریشهٔ یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت، یا حکومت بهینکسان آمدهاست.[2]
درحال حاضر، ایالات متحده از سیستمی شبهآریستوکرات استفاده میکند که با نام مجمع گزینندگانشناخته میشود.[3]
لیبرالیسم
چهارشنبه 98/02/04
لیبرالیسم
«آزاداندیشی» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای آزاداندیش، آزاداندیشی (ابهامزدایی) را مشاهده کنید.
لیبرالیسم (به انگلیسی: Liberalism) در معنای لغوی، به معنی آزادیخواهی با قوانین خاص است و به آرایهٔ وسیعی از ایدهها و تئوریهای مرتبط دولت، اطلاق میشود که آزادی شخصی را مهمترین هدف سیاسی میداند.
لیبرالیسم مدرن در عصر روشنگری، ریشه دارد. به صورت کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت تأکید دارد. شاخههای مختلف لیبرالیسم ممکن است سیاستهای متفاوتی را پیشنهاد کنند، اما همه آنها به صورت عمومی در مورد چند قاعده متحد هستند، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولتها، نقش بسزای قانون، تبادل آزاد ایدهها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همچنین همه لیبرالها - همینطور بعضی از هوادارانایدئولوژیهای سیاسی دیگر - از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق میشود، باانتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همه شهروندان توسط قانون، حمایت میکنند.
لیبرالیسم به صورت یک اصطلاح اندیشهٔ سیاسی، معانی زیادی داشتهاست، اما هرگز از اصل لاتین کلمه liber، به معنی آزاد، جدا نبودهاست. این اصطلاح دلالت دارد بر دیدگاه یا خط مشیهای کسانی که گرایش اولیهشان در سیاست و حکومت کسب یا حفظ میزان معینی آزادی از قید نظارت یا هدایتدولت یا عوامل دیگری است که ممکن است برای ارادهٔ انسانی نامطلوب بهشمار آید. لیبرالیسم بهطور سنتی جنبشی بودهاست برای تأمین این نظر که مردم بهطور کلی تابع حکومت خودکامه نیستند، بلکه در زندگی خصوصی شان مورد حمایت قانون قرار میگیرند و در امور عمومی بتوانند قوهٔ مجرب حکومت را از طریق یک هیئت قانونگذاری که آزادانه انتخاب شده باشند کنترل کنند. لیبرالیسم در زمینهٔ نظریهٔ ناب متمایل به پیروی از جان لاک فیلسوف انگلیسی بودهاست که به وضعیت طبیعی و قانون طبیعت اعتقاد داشت. بر این اساس این نظر تصدیق میشد که هیچکس نباید به سلامتی،زندگی و اموال دیگران آسیبی برساند.[1][نیازمند منبع]