ندبه و ضجه امام صادق در فراق مهدی آل محمد(ص)
? ندبه و ضجه امام صادق در فراق مهدی آل محمد(ص)
? حضرت امام جعفر صادق (ع) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت میکند و برای کسانی که آن زمان را درک میکنند، میفرماید:
?فطوبی لمن أدرک ذلک الزّمان(1)
خوشا به حال کسی که آن زمان را دریابد.
✔️گاه نیز عاشقانه برای درک زمان آن حضرت میفرماید:
?و لو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی(2)
اگر زمان او را درک میکردم همه عمرم را در خدمتش میگذراندم.
✔️و گاه با مشاهده شرایط غیبت آن حضرت از خود بی خود شده و سیل اشک از زمزم دیدگانش جاری میسازد.
? «سُدَیر صیرفی» میگوید:
به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(ع) رسیدیم و دیدیم که آن حضرت در حالی که جامهای خیبری، بی گریبان و بر تن کرده بود بر روی خاکها نشسته(حالت خضوع و تذلّل کامل بخود گرفته) و همانند مادر فرزند مرده ی جگر سوخته در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهره او به کلّی دگرگون شده بود، سیل اشک از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونههایش فرو میریخت و در این حال این گونه زمزمه میکرد:
?«سیدی! غَیبتُکَ نَفَت رُقادی و ضَیَّقَت عَلَّیَ مِهادی و ابتزَّت منی راحةَ فوادی،
سیدی! غَیبتُکَ اوصلت مصابی بفجایع الابد و فقدُ الواحد بعد الواحد یُفنی الجمعَ و العدد…»(3)
? ای سرور من، غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ کرده و آسایشِ دلم را از من سلب نموده است. ای آقای من، غیبت تو مصیبتهای مرا به مصیبتهای دردناک ابدی متصل ساخته و از دستدادن یکی پس از دیگری یاران، سبب نابودی جمع و شمارهٔ دوستان شده است.
? سدیر میگوید:
هنگامی که امام صادق(ع) را این چنین پریشان دیدیم، دلهایمان آتش گرفت و هوش از سرمان پرید که چه مصیبت جانکاهی برای حجّت خدا روی داده و چه فاجعه اسفباری بر او وارد شده است.
? عرض کردیم:
ای فرزند بهترین خلایق! چه حادثهای بر شما روی آورده که این چنین سیل اشک از دیدگانتان فرو میریزد و اشک چون باران بهاری بر چهرهتان سرازیر میشود؟ چه فاجعهای شما را این چنین بر سوک نشانده است؟
? امام صادق(ع) چون بید لرزید و نفسهای مبارکش به شماره افتاد، آنگاه آهی عمیق به پهنای قفسه سینه از اعماق دل برکشید و به ما روی کرد و فرمود:
? صبح امروز در کتاب جفر مىنگریستم و آن کتابى است که مشتمل بر علم منایا و بلایا و مصائب عظیمه و علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت است، همان کتابى که خداى تعالى آن را به محمّد (ص) و ائمّه پس از او اختصاص داده است و در فصولى از آن مى نگریستم از میلاد قائم ما و غیبتش و تأخیر کردن و طول عمرش و بلواى مؤمنان در آن زمان و پیدایش شک ها در قلوب آنها به واسطه طول غیبت و مرتد شدن آنها از دینشان و برکندن رشته اسلام از گردنهایشان که خداى تعالى فرموده است: «وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ» که مقصود از آن ولایت است و پس از آنکه در آن فصول نگریستم (از غم غیبت و بلاهای مؤمنین) رقّتى مرا فرا گرفت و اندوه بر من مستولى شد.
✅ دعای شریف ندبه که از امام صادق(ع) نقل شده است، شاهد دیگری بر سوز و گداز آن حضرت در غیبت و فراق قائم آل محمد(ع) و منجی موعود جهان اسلام است.
✅ به راستی، چه شد که امام صادق«علیهالسلام» با آنکه دوران غیبت امام دوازدهم در زمان ایشان واقع نشده بود و امام زمان ارواحنافداه نیز به ظاهر هنوز پا به عرصهٔ دنیا نگذاشته بودند، در غم غیبت آن حضرت مضطرانه و با سوز و گدازی جانکاه می گریستند، ولی ما که در دوران غیبت واقع شده ایم؛ در خلوت خود بر فتنهها، مصیبتها، انحرافها که در زمان غیبت گریبانگیر اهل ایمان میشود، گریه نکنیم؟
آیا تاکنون اتفاق افتاده است که با همه وجود سنگینی مصیبت غیبت را درک کنیم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهیم؛ اندکی! مثل ناله مادری که عزیز خود را از دست داده است!!!؟
1) بحارالانوار، ج 51، ص 144
2) الغیبه، ص 245
3)کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص353
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1399/03/30 ساعت 12:38:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |