پدرى بافضیلت
خاله زاده مرحوم آیت اللّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى مؤسّس حوزه باعظمت قم، در منطقه مهرجرد، به هنگامى که دو سه شب براى تبلیغ رفته بودم تعریف کرد :
پدر شیخ پانزده سال بچه دار نشد، غصه مى خورد، شغل او هم قصابى بود، و آن شغل آنچنان نبود که سرگرمش کند، همسر باکرامتش به او گفت احتمالاً عیب بچه دار نشدن در من باشد، من رنج تو را تحمل نمى کنم، و غصه تو را در قیامت قدرت جواب دادن ندارم، از نظر من ازدواج مجدد براى فرزنددار شدن هیچ مانعى ندارد، بلکه خودم دنبال همسرى مناسب براى تو مى روم پس از مدتى زن جوان شوهر مرده اى را در چند فرسخى محل پیدا کرد، و به شوهر خود پیشنهاد ازدواج با او را داد.
ازدواج صورت گرفت، شب عروسى، عروس و داماد را طبق مراسم قدیم دست به دست دادند، دختر بچه سه ساله عروس خانم که از شوهر سابقش مانده بود، از مادر جدا نمى شد، خاله دختر او را بغل زد که ببرد، صداى ناله بچه یتیم بلند شد، آن مرد باکرامت تکان خورد، به آن خانم گفت تحمل ناله یتیم را ندارم، علاوه بر این بودن من با تو و بچه دار شدنت از من امکان لطمه زدن به این یتیم را دارد، من از خیر این ازدواج گذشتم، مهر زن را پرداخت و شبانه به مهرجرد برگشت، همان شب در کنار همسر اولش قرار گرفت و نطفه حاج شیخ عبدالکریم به مزد آن کرامت و گذشت بسته شد، فرزندى بوجود آمد که پایه گذار حوزه علمیّه قم شد، معلم نزدیک به هزار عالم واجد شرایط شد، مراجع بعد از خود را تربیت کرد، از تربیت شدگان او خمینى کبیر بود، که انقلاب اسلامى ایران از دَم او صورت گرفت و شرق و غرب را تحت تأثیر قرار داد، و اسلام را از نابود شدن حفظ کرد، و مى رود که جهان را زیر سیطره بابرکت اسلام ببرد، خمینى بزرگ محصول حاج شیخ و حاج شیخ محصول قصّابى بافضیلت و موجودى الهى و نورانى و مردى مخلص بود، این پدر بافضیلت در قیامت از کنار فرزندش و شاگردان فرزندش و انقلاب اسلامى ایران چه بهره اى خواهد برد، فقط و فقط خدا مى داند و بس.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1395/11/26 ساعت 09:23:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |