✨خدا مرا به واسطه ی همان یک نماز بخشید
▪️حضرت آیت الله العظمی نجفی مرعشی میفرمودند: در قم شیخی بود معروف به شیخ ارده شیره جهت معروف شدنش این نام آن بود که او به ارده شیره بسیار علاقه داشت و حتی کتابی در وصف ارده شیره نوشته بود. آدم فقیری بود خانه و منزلی نداشت. در حقیقت تارک دنیا بود، یک شب در زمستان در میان مقبره میرزای قمی در قبرستان شیخان خوابید صبح برای نماز بلند شد دید برف زیادی آمده پشت در را گرفته، شیخ هر کاری کرد در باز نشد، ماند در میان مقبره از طرفی وسیله وضو حتی وسیله تیمم هم نبود چون مقبره با گچ و سیمان و سایر مصالح ساختمانی پوشیده شده بود نزدیک طلوع آفتاب شد دید نمازش قضا میشود با همان حال بدون وضو و تیمم صحیح نماز را خواند بعد از نماز رو کرد به طرف آسمان و دستها را بلند نموده به شوخی به خداوند عرض کرد: خدایا! تا به حال تو به من هر چه دادی من چیزی نگفتم و قبول کردم گاهی نان و ارده شیره دادی شکر کردم، گاهی هم نان دادی و اصلا خورش ندادی باز هم قبول کردم خدایا تو هم امروز این یک نماز بیطهارت را از من قبول کن و مرا مواخذه مکن.
▫️ناقل فرمود بعد از وفات شیخ یکی از دوستان صالحش او را در خواب دید پرسید: خداوند با تو چگونه رفتار کرد؟ گفته بود: خدا مرا به واسطه همان یک نماز بخشید.
yon.ir/9Iz5
↩️📙(نماز اول وقت، رجایی خراسانی ص 190)
🔍
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1395/12/07 ساعت 08:41:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1395/12/07 @ 10:41:59 ب.ظ
احسنت
http://bazigaran-haghighi.kowsarblog.ir/