در محضر نهج البلاغه
?خطبه97 نهجالبلاغه؛در باب اصحابش
#روانشناسیاجتماعیمردمکوفه
ای اهل کوفه! گرفتار شما شده ام که سه چیز دارید و دو چیز ندارید، کرهایی با گوشهای شنوا، گنگهایی با زبان گویا، کورانی با چشمهای بینا، نه در روز جنگ از آزادگانید، و نه به هنگام بلا و سختی برادران یکرنگ می باشید تهیدست مانید! ای مردم شما چونان شتران دورمانده از ساربان می باشید، که اگر از سویی جمع آوری شوند از دیگر سو، پراکنده می گردند، به خدا سوگند می بینم که اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله
گیرد و گرمی آن سوزان، پسر ابوطالب را رها می کنید و مانند جدا شدن زن حامله پس از زایمان از فرزندش، هر یک به سویی می گریزید و من در پی آن نشانه ها روانم که پروردگارم مرا رهنمون شد، و آن راه را می روم که رسول خدا (ص) گشود، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره می سپارم. مردم به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام برمی دارند بروید، قدم جای قدمشان بگذارید، آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی برند، و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند، اگر سکوت کردند سکوت کنید، و اگر قیام کردند قیام کنید، از آنها پیشی نگیرید که گمراه می شوید، و از آنان عقب نمانید که نابود می گردید.
وصف اصحاب پیامبر (ع)
من اصحاب محمد (ص) را دیدم، اما هیچکدام از شما را همانند آنان نمی نگرم، آنها صبح می کردند در حالیکه موهای ژولیده و چهره های غبارآلوده داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قیام به عبادت می گذراندند، و پیشانی و گونه های صورت را در پیشگاه خدا بر خاک می ساییدند، با یاد معاد چنان ناآرام بودند گویا بر روی آتش ایستاده اند، بر پیشانی آنها از سجده های طولانی پینه بسته بود (چون پینه زانوهای بزها) اگر نام خدا برده می شد چنان می گریستند که گریبانهای آنان تر می شد. و چون درخت در روز تندباد می لرزیدند، از کیفری که از آن بیم داشتند، یا برای پاداشی که به آن امیدوار بودند.
?
?
?
?✨???✨?
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1398/01/10 ساعت 12:01:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |