لبیک یا زینب
? تجلی زینب(س) از عصر عاشورا…
✍ استاد متفکر #شهید_مطهری
? در حماسه حسینی آن که بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، زینب(س)بود. راستی که موضوع عجیبی است. زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن زهرا(س) و از تربیت علی(ع) به دست آورده بود؛ در عین حال زینبِ بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد
? تا عصر عاشورا زینب چقدر بی تابی میکند؟ اصلا آرام نمی شود؛ حتی دومرتبه از گریه بیهوش شد؛ اما همینکه عاشورا سپری می شود و زینب، حسین را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعمل ها می بیند، زینب دیگری می شود که دیگر احدی در مقابل او کوچک ترین شخصیتی ندارد
? در مجلس یزید که این اسرا را با آن وضع؛ وارد کردند؛ چنان موجی در روحش پیدا شد که یزیدِ معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. فریادش بلند می شود: به خدا قسم تو الآن در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم
? فرمود:«یا یزیدُ! کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک ناصِبْ جَهْدَک فَوَ اللَّهِ لا تَمْحوا ذِکرَنا وَلا تُمیتُ وَحْینا» زینب؛ به کسی که مردم با هزار ترس و لرز به او «یا امیرالمؤمنین» می گفتند، خطاب می کند که یا یزید! به تو می گویم: هر حقّه ای که می خواهی بزن و هر کاری که می توانی انجام بده اما یقین داشته باش که اگر می خواهی نام ما را در دنیا محو کنی، نام ما محو شدنی نیست؛ آن که محو و نابود می شود تو هستی. زینبی که از مدینه خارج شد با زینبی که به مدینه برگشت اصلا یکی نبود
? مجموعه آثار،ج1٧ص 406
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1398/06/23 ساعت 10:09:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |