مسخ بشریت
? مسخ بشریت از صورت انسانی خویش
✍ شهید #سید_مرتضی_آوینی
? به راستی چرا در جوامع توسعه یافته “کار” به عنوان شرّی واجب تلقی میشود و در مقابل آن، فراغت و تفریح و تفنّن؛ ارزشی مطلق پیدا کرده است؟ آرمانی که فراراه توسعه به شیوه غربی قرارگرفته و فراغت یکی از ارزشهای مطلقی است که به مثابه میزانی برای توسعه یافتگی اعتبارمی شود و در مقابل آن، کار؛ ضد ارزش است
? تنبلی و تن آسایی از خصوصیات ذاتی روح شهوت و مفتاح همه ی شرور است. با غلبه ی روح شهوت بر وجود انسان، دیگر انگیزه ای برای کار کردن جز پول و لذت؛ باقی نمی ماند. چگونه غلبه ی روح شهوت بر وجود آدمی، بشر را در محدوده ی حیوانیِ وجودش متوقف می سازد و همه ی وجوه دیگر او را تابع حیوانیت او قرار می دهد و لاجرم، بشری که در محدوده ی حیوانی هستیَش توقف دارد همه عالم را از دریچه ی حیوانیت خود و بر محور لذت طلبی و غرایز حیوانی مورد تفسیر قرار می دهد
? به راستی تمدن امروز بشر که نمود مسخ بشریت از صورت انسانی خویش است، باغ وحشی انسانی است. در این باغ وحش انسانی، آدمها حیوانات تنبل و معتادی هستند که در گوشه قفس های خود کِز کرده اند و هیچ چیز جز خورد و خوراک و خواب و جنسیت آنها را به سوی خویش نمی کشد و در این آنچه مراد آنهاست، لذت است؛ لذت غذا، لذت خواب و… و ذات این لذت پرستی نیز با افراط گرایی و انحرافاتِ شگفت آوری همراه است که جوامع غربی - مخصوصاً اروپا و آمریکا ـ تجسم واقعی آن هستند و برای کسانی که ریگی به کفش ندارند و سِحر گوساله ی سامری در آنان کارگر نیفتاده است این حقیقت، عینیتی آشکار دارد.
? توسعه و تمدن غرب ص ٣٧
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم بختياري سفلي در 1398/09/07 ساعت 08:20:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |